وقتی می فهمی خواهر کوچولوت عاشق شده.


سنجاق شد به: خدای چیزهای کوچک
+  پنجشنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۹۳/ 16:17 / ماهی ِ قرمز  | 

 

سکانس اول: شنبه شب خواب دیدم روز تولدم یک صندلی لهستانی هدیه گرفته ام.

سکانس دوم: یکشنبه ی سردی بود و من در گرمای کافه قاف برای نرگس از خواب عجیب ِ شب قبل و صادقه نبودن ِ رویاهایم گفتم.

سکانس برتر: امروز سه شنبه، پنج اسفند است و من یک صندلی لهستانی دارم.

 

+  سه شنبه پنجم اسفند ۱۳۹۳/ 16:16 / ماهی ِ قرمز  |